طایفه غوری یکی از طوایف لُر بزرگ میباشد
که بیشتر در شمال استان فارس ساکن هستند
زبان لُری
که بیشتر در شمال استان فارس ساکن هستند
زبان لُری
طایفه غوری یکی از طوایف لر بزرگ میباشد که به زبان لری صحبت میکنند و بیشتر در اردکان. فارس. چنارشایجان. زندگی میکنند.
طایفه غوری
لر بزرگ
طایفه غوری
لر بزرگ
طایفه غوری یا در اصل خفری یکی از طوایف پر جمعیت شمال فارس شامل شهرستان های کازرون سپیدان نورآباد و کوه چنار است
در سپیدان ( دهستان خفری با 44 آبادی و بیشتر به همراه شهرک های قلعه سرخی و دشتک و بخشی از اردکان و کمهر )
... [مشاهده متن کامل]
در کوه چنار ( تل میلک حاجی آباد دهنو و قسمت زیادی از شهر چنارشی جون )
در کازرون ( کوه سرخ خشت کمارونج و انارستان )
در نورآباد ( تنگ لله یا پشت کوه نورآباد دهستان جوزار
ماهور میلاتی عباس آباد غوری طالقانی مرغ مناطق عشایری تراب خانی شیرین میلاتیون بام انگوری مالچه شیخ
یک چهارم شهر خومه زار
دهستان فهلیان روستاهای لیدوما جنجان سروان دوازدهی چاهکی وو
بخش جاوید ماهوری
دهستان های بکش فامیل نظری روستا های مال محمود چم گل آهنگری و جعفری جونگان
شمال شهر نورآباد محله های برمک جاو موردابی
توستان طالقانی ووو )
این ایل یا طایفه متشکل از حدود 20 تیره می باشد
گویا نام این طایفه در گذر زمان از خفری به غوری تغییر جهت داده در زبان این طایفه غور یه معنای جای عمیق یا فرو رفته است و از ریشه غرق می آید
اسامی محل زندگی آنها شیوع های زندگی ساختار اجتماعی آنها را به بختیاری و کرمانشاه و اعراب متصل می کند
به طور مثال روستای عالی شاهی تنگ لله که ساختاری پله کانی دارد مانند کرمانشاه روستای سروان فهلیان که اسمی کردی دارد
روستای ریگون ری در زبان قدیمی بختیاری به معنای برکت است و گان یا گون به معنای محل پس به زبان بختیاری می شود محل برکت
یا مثال منطقه پَل وار گه در لرهای اطراف به زمین های عشایر و چراگاه ها می گویند یورد یا ورد ولی در بختیاری وار یا وارگاه یا وار گه گفته می شود
ممبلو نیز در زبان عربی به معنای غمگین می باشد
با توجه به قبور قدیمی اسمی از طایفه غوری تا صد سال پیش نبود و این طایفه بیشتر با اسم خفری شناخته میشدن
خان یا کدخدای کل این طایفه در زمان شاه قاجار براتعلی که با القاب شاه یا ملا یا کی شناخته می شود بود و بعد از وی به دلیل کم سن و سال بودن جانشینان همسر او قصد خانی داشت که باعث درگیری های شدید بین تیره های طایفه شد و منجر به پاشیدگی
در سپیدان ( دهستان خفری با 44 آبادی و بیشتر به همراه شهرک های قلعه سرخی و دشتک و بخشی از اردکان و کمهر )
... [مشاهده متن کامل]
در کوه چنار ( تل میلک حاجی آباد دهنو و قسمت زیادی از شهر چنارشی جون )
در کازرون ( کوه سرخ خشت کمارونج و انارستان )
در نورآباد ( تنگ لله یا پشت کوه نورآباد دهستان جوزار
ماهور میلاتی عباس آباد غوری طالقانی مرغ مناطق عشایری تراب خانی شیرین میلاتیون بام انگوری مالچه شیخ
یک چهارم شهر خومه زار
دهستان فهلیان روستاهای لیدوما جنجان سروان دوازدهی چاهکی وو
بخش جاوید ماهوری
دهستان های بکش فامیل نظری روستا های مال محمود چم گل آهنگری و جعفری جونگان
شمال شهر نورآباد محله های برمک جاو موردابی
توستان طالقانی ووو )
این ایل یا طایفه متشکل از حدود 20 تیره می باشد
گویا نام این طایفه در گذر زمان از خفری به غوری تغییر جهت داده در زبان این طایفه غور یه معنای جای عمیق یا فرو رفته است و از ریشه غرق می آید
اسامی محل زندگی آنها شیوع های زندگی ساختار اجتماعی آنها را به بختیاری و کرمانشاه و اعراب متصل می کند
به طور مثال روستای عالی شاهی تنگ لله که ساختاری پله کانی دارد مانند کرمانشاه روستای سروان فهلیان که اسمی کردی دارد
روستای ریگون ری در زبان قدیمی بختیاری به معنای برکت است و گان یا گون به معنای محل پس به زبان بختیاری می شود محل برکت
یا مثال منطقه پَل وار گه در لرهای اطراف به زمین های عشایر و چراگاه ها می گویند یورد یا ورد ولی در بختیاری وار یا وارگاه یا وار گه گفته می شود
ممبلو نیز در زبان عربی به معنای غمگین می باشد
با توجه به قبور قدیمی اسمی از طایفه غوری تا صد سال پیش نبود و این طایفه بیشتر با اسم خفری شناخته میشدن
خان یا کدخدای کل این طایفه در زمان شاه قاجار براتعلی که با القاب شاه یا ملا یا کی شناخته می شود بود و بعد از وی به دلیل کم سن و سال بودن جانشینان همسر او قصد خانی داشت که باعث درگیری های شدید بین تیره های طایفه شد و منجر به پاشیدگی