طای

لغت نامه دهخدا

طای. ( معرب ، اِ ) شای. معرب چای. ( دزی ج 2 ص 19 ). رجوع به چای شود.

طای. ( اِخ ) دهی از دهستان راوه رود بخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 38هزارگزی شمال باختر کامیاران و 2هزارگزی هندیمن. کوهستانی و سردسیر است با 1532تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا انواع میوه ها ولبنیات. شغل اهالی باغبانی و گله داری است. راه مالرو و دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان راوه رود بخش کامیاران شهرستان سنندج : در ۳۸ کیلومتری شمال غربی کامیاران و ۲ کیلومتری هندیمن : کوهستانی و سردسیر : ۱۵۳۲ تن سکنه : آب از چشمه : محصول انواع میوه لبنیات : شغل اهالی باغبانی و گله داری .
معرب چای

پیشنهاد کاربران

بپرس