طالحین

لغت نامه دهخدا

طالحین. [ ل ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج َ طالح در حالت نصب و جر. بدکاران. تبهکاران. بدکرداران. و رجوع به طالح شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع در حالت نصبی و جری ( ولی در فارسی مراعات این قاعده نکنند )
جمع طالح در حالت نصب و جر بدکاران تبهکاران بدکرداران .

پیشنهاد کاربران

بپرس