دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکل است
هر که ما را این نصیحت میکند بی حاصل است
طالب در جواب آن تتبع کرده :
ای که بی روی تو ما را زندگانی مشکل است
تلخی داغ فراغت همچو زهر قاتل است
حاصل عمرم تو بودی ای نگار لاله رخ
تا تو رفتی از بَرِ من عُمر من بیحاصل است
در غمت بگریستم چندانکه آب از سرگذشت
از پیت زآن رو نمی آیم که پایم در گل است
ای نسیم صبحگاهی با من بیدل بگوی
کاین زمان آرام جانم در کدامین منزل است
ای همای دولت از ما سایه خود برمگیر
نیر اقبال تو بر هر که تابد مُقبل است
ما ز آب دیده خود غرقه بحر غمیم
از غریق آن کس چه داند کو به روی ساحل است
یار رفت و با من طالب حدیثی هم نگفت
وه که تا روز قیامت این ز یارم بر دل است.
طالب در مناظره گوی و چوگان در شیراز بنام سلطان عبداﷲبن ابراهیم سلطان نظم کرده ، شاهزاده او را صله داد و نوازش فرمود، و او مردی معاشر و ندیم شیوه بود، همواره به جوانان و ظریفان اختلاط نمودی ، و به اندک فرصتی آن مال برانداخت ، مدت سی سال در شیراز به دلخوشی و ظرافت و عشرت روزگار گذرانیده ، در حدود سنه 854 هَ. ق. وفات یافت و در پهلوی خواجه حافظ در مصلای شیراز، مدفون است - انتهی. تاریخ وفات او را هدایت در ریاض العارفین 884 هَ. ق. نوشته و این رباعی را نیز از او آورده است :
در کوچه عاشقی به پیمان درست
میگفت بمن اهل دلی روز نخست
طالب مطلب کسی که او غیر تو جست
رو طالب آن باش که او طالب تست.
( ریاض العارفین ).
لطفعلی بیک آذر در جائی نویسد: جاجرمی ، از کدخدازادگان آن دیار، و مردی معاشر و ندیم و از شاگردان شیخ آذری بوده در اوائل حال بشیراز رفته در آنجا قبول تمام یافته ، مثنوی مناظره گوی و چوگان را در شیراز بنام سلطان عبداﷲبن ابراهیم بن شاهرخ گورکان بنظم درآورده ، از او صله و نوازش یافته ، و هم در آنجا در سنه 520 ( ؟ ) بعالم باقی شتافته و در مقبره خواجه حافظ شیرازی رحمة اﷲ علیه مدفون است. این یک بیت از اوست :بیشتر بخوانید ...