طال بقا. [ ل َ ب َ ] ( از ع ، جمله فعلیه دعایی ، اِ مرکب ) جمله دعائی مأخوذ از جمله عربی «طال بقائه ». یعنی زندگانی او دراز باد یا جاودان باد. و فارسی زبانان هاء ضمیر آن را حذف کنند و طال بقا گویند و آن را در درود گفتن و آفرین خواندن و ثناگوئی به کار برند : و در ضیافت دولت طفیلیان مملکت را مرحبائی و طال بقائی شنوانیده آید. ( سندبادنامه ص 35 ). تا نیاید وحی ز او غرّه مباش تو بدان گلگونه ٔطال بقاش.
مولوی.
ثنا و طال بقا هیچ فایده نکند که در مواجهه گویند راکب و راجل.
سعدی.
فرهنگ فارسی
ماخوذ از جمله عربی [ طال بقائه ] یعنی زندگانی او دراز باد یا جاویدان باد