طاق نصرت

لغت نامه دهخدا

طاق نصرت. [ ق ِ ن ُ رَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کازه و تالار و عمارت چوبی و غیره که برای سرداران و پادشاهان پیروز هنگام بازآمدن از سفر یا جنگ آذین بندی کنند. خوازه بستن. قوس النصر. طاق پیروزی. کوپله. خوازه. گنبد. قبه : مجلس سنا رأی دادکه شکرانه خدای را بجا آرند، برای قیصر مقرر داشت مجسمه هائی بسازند، طاقهای نصرت بنا کنند، و او چندین دفعه پی در پی بسمت قنسولی انتخاب شود. و نیز مقرر داشتند که روز فتح ، روز اعلان فتح و روز گذشتن آن را در دستور از اعیاد بدانند. ( ایران باستان ص 2438 ).

فرهنگ فارسی

طاق نصرتی که در پاریس در میدان اتو آل ( ستاره ) بنا شده ساختمان آن در زمان بناپارت آغاز گردید ( ۱۸٠۲ ) و در ۱۸۳۶ افتتاح شد.
کازه در معنی تالار و عمارت چوبی که برای سرداران و پادشاهان پیروز هنگام باز آمدن از سفر یا جنگ آذین بندی کنند .

فرهنگستان زبان و ادب

{triumphal arch} [معماری و شهرسازی] طاقی که به یادبود پیروزی خاصی، به ویژه پیروزی در جنگ، می سازند

دانشنامه عمومی

طاق نصرت[ ۱] ، تاق پیروزی، تاق نصرت یا خوازه تاق یا سازه ای چوبی یا فلزی است که برای سرداران و پادشاهان پیروز هنگام بازآمدن از سفر یا جنگ آذین بندی کنند.
همچنین به هنگام بازدید شاهان و بزرگان از منطقه ای گاه در جایگاه ورود آن ها تاق پیروزی بسته می شود. این کار را در قدیم خوازه بستن نیز می گفتند.
در برخی کشورها به یادبود شاه یا رویدادی بزرگ گاه تاق پیروزی های برپا می کنند مانند تاق پیروزی تیتوس در رم ایتالیا و تاق پیروزی پاریس.
طاق پیروزی ساختاری برجسته است که به شکل یک آرامگاه با یک یا چند گذر طاقدرا پیچیده است که اغلب بر روی جاده طراحی شده اند. در ساده ترین شکل، یک طاق پیروزی از دو قله عظیم متصل به یک طاق است که با انتساب مسطح یا اتاق زیر شیروانی که در آن یک مجسمه نصب می شود یا دارای کتیبه های یادبود می باشد ساخته می شود. ساختار اصلی اغلب با حکاکی، نقاشی ، مجسمه سازی و تسلیحات تزئین شده است. [ ۲]
عکس طاق نصرت

طاق نصرت (فیلم ۱۹۴۸). طاق نصرت ( انگلیسی: Arch of Triumph ) یک فیلم رمانتیک جنگی آمریکایی به کارگردانی لوئیس مایلستون، نیت وات، و رابرت آلدریچ است که در سال ۱۹۴۸ منتشر شد. این فیلم با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته اریش ماریا رمارک نویسنده آلمانی تهیه شده است.
اینگرید برگمن در نقش جوآن مدو
شارل بوآیه در نقش دکتر راویک
چارلز لوتن در نقش فون هاکه
لوئیس کالهرن در نقش بوریس موروسوف
روت واریک - کتی برگشتروم
• رومن بوهنن در نقش دکتر وبر
جی. ادوارد برومبرگ در نقش مدیر هتل در وردون
• روت نلسن در نقش مادام فیزیه
• استیون بکاسی در نقش آلکس
کورت بویس در نقش خدمتکار خالکوبی شده
• آرت اسمیت در نقش بازپرس
• میخائیل رومانوف در نقش کاپیتان آلیدزه
• بایرون فولگر
عکس طاق نصرت (فیلم ۱۹۴۸)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

طاق نُصرت (Triumphal arch)
بنایی یادبودی با یک یا چند گذرگاه طاقدار. اغلب در عرض خیابان برای گرامی داشت شاه یا سردار و یا بزرگداشت پیروزی نظامی ساخته می شد. ابداع کنندۀ آن احتمالاً رومیان بودند که آن را در سراسر امپراتوری خود می ساختند؛ نمونه هایی از طاق نصرت های این دوران در ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، آسیای صغیر، و افریقای شمالی برجای مانده اند. طاق نصرت رومی ابتدا فقط یک طاق داشت. همچون طاق نصرت تیتوس در رم (۸۱م). از قرن دوم به بعد یک طاق بزرگ با دو طاق کوچک در دو طرفش مرسوم شد. پایه های طاق متشکل بود از ستون هایی مزین به نقش برجستههایی مربوط به رویدادهای تجلیل شده. بالای آن اتاقکی قرار داشت که رویش کتیبۀ تقدیم نامه و یک کوادریگا، نقش ارابه ای چهاراسبه، حک شده بود. از طاق های رومیِ باقی مانده به طاق نصرت ترایانوس در بِنِوِنتوی ایتالیا (۱۱۴م)، طاق سِپتی میوس سِوِروس (۲۰۳م) و طاق نصرت کنستانتین (ح ۳۱۵م) در رم می توان اشاره کرد. در دوران جدید نیز طاق هایی برای بزرگداشت پیروزی های نظامی برافراشته اند. در پاریس پورت سن دنی و پورت ـ سَن مارتَن در عهد لوئی چهاردهم، و طاق نصرت های کاروسل و اتوال به فرمان ناپلئون اول، ساخته شدند. دروازۀ براندنبورگ در برلین، دروازۀ پیروزی در مونیخ، ماربل آرچ در لندن، و طاق واشینگتن در نیویورک از دیگر طاق های مشهورند.

طاق نصرت (اتوال). طاقِ نُصرت (اتوال)(Arc de Triomphe (etoil))
طاقِ نُصرت
طاقِ نُصرت
طاقِ نُصرت
طاقِ نُصرت
طاقِ نُصرت
طاق نصرتی در ابتدای خیابان شانزه لیزه در میدان اِتوال در پاریس که ساخت آن در ۱۸۰۶ به فرمان ناپلئون آغاز شد و در ۱۸۳۶ به پایان رسید. هدف از ساخت این طاق نصرت ایجاد بنای یادبودی برای پیروزی های ناپلئون (۱۸۰۵ـ۱۸۰۶) بود و مأموریت ساخت آن به ژان شالگرن واگذار شد. زیر این طاق آرامگاه سرباز گمنام فرانسوی است.

فارسی به عربی

انتصار

پیشنهاد کاربران

طاقِ نُصرَت: تاقِ پیروزی، کمانەبامِ پیروزی، گنبدِ پیروزی
خوازه. [ خوا /خا زَ / زِ ] ( اِ ) خواهش. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( انجمن آرای ناصری ) . || آفرین. ( ناظم الاطباء ) ( برهان قاطع ) . || نیایش. تحسین. ستایش. تعریف. ( ناظم الاطباء ) . || هر نوع چوب بندی خواه برای آیین بندی باشد و یا برای بنائی و نقاشی و گچ بری عمارت. خَوازه. ( ناظم الاطباء ) رجوع به خَوازه شود. || پرده. ( شرفنامه منیری ) :
...
[مشاهده متن کامل]

گلنار همچو درزی استاد برکشید
خوازه حریر ز بیجاده گون حریر.
منوچهری.
|| کوش� و قبه ای که برای آیین بندی و عروسی از گل و ریاحین سازند. ( ناظم الاطباء ) . قبه ای بود که به آذین عروسیها بندند وقتی که شادیها کنند در شهری. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) . رجوع به خَوازه شود. کوشک که در بزمها از اسپر غم بندند. ( صحاح الفرس ) :
منظر او بلند چون خوازه
هر یکی رو بزینتی تازه.
عنصری.
عالم همه چوخوازه ز شادی و خرمی
من مانده همچو مرده تنها بگور تنگ.
عمعق.
|| طاق نصرت. ( ناظم الاطباء ) . گنبد. کوپله. قبه. ( مهذب الاسماء ) . قبه مزین موقت که برای جشنی در کویها کنند. ( یادداشت بخط مؤلف ) : چون شنیدند که امیر نزدیک نشابور رسید خواستند که خوازه ها بزنند و بسیار شادی کنند. ( تاریخ بیهقی ) . خواجه را دیدم که میآمد و تکلفی کرده بود در نشابور از خوازه ها زدن و آراستن. ( تاریخ بیهقی ) . و بر خلقانی چندان قبه ها با تکلف زده بودند. . . و زحمتی بود چنانکه سخت رنج میرسید بر آن خوازه ها گذشتن. ( تاریخ بیهقی ) . چنانکه از دروازه های شهر تا بازار خوازه بر خوازه و قبه بر قبه بود. ( تاریخ بیهقی ) . کوتوال را گفت تا پیاده تمام گمارد از پس خلقانی تا کوشک که خوازه بر خوازه بود. ( تاریخ بیهقی ) . بباید گفت تا رعیت آهسته فرونشیند و هر گروهی بجای خویش باشندو اندیشه خوازه ها و کالای خویش می دارند. ( تاریخ بیهقی ) . || خوزه و داربست تاک انگور. ( ناظم الاطباء ) . خَوازه. رجوع به خَوازه شود.
خوازه. [ خ َ زَ / زِ ] ( اِ ) هر نوع چوب بندی خواه برای آیین بندی باشد و یا برای بنائی و نقاشی و گچ بری عمارت. ( ناظم الاطباء ) . خوازه [ خوا / خا زَ / زِ ] رجوع به خوازه [ خوا / خا زَ / زِ ] شود. || کوشک و قبه که برای آیین بندی و عروسی از گل و ریاحین سازند. ( ناظم الاطباء ) . خوازه [ خوا / خا زَ / زِ ]. رجوع به خوازه [ خوا / خا زَ / زِ ] شود. || طاق نصرت. ( ناظم الاطباء ) . خوازه [ خوا / خا زَ / زِ ] رجوع به خوازه [ خوا / خا زَ / زِ ] شود. || داربست تاک. انگور. خوازه [ خوا / خا زَ / زِ ]. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به خوازه [ خوا / خا زَ / زِ ] شود.

در پارسی " تاک پیروزی " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .

بپرس