طاس ساعت. [ س ِ ع َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیمانه ٔساعت باشد، و آن معروف است. ( آنندراج ) : بنوازیدم بزخمه ، طاعت این است آرید بناله ام ، شفاعت این است در هر گریه ام ، پر و تهی گردد چشم کریال زنید، طاس ساعت این است.نظیری نیشابوری.چیست این طاس ساعت گردان کاهش زندگانی مردان.( راحة الصدور ص 121 ).رجوع به طاس و پنگان شود.