طاحی
لغت نامه دهخدا
طاحی. [ حی ی ] ( ص نسبی ) اسم منسوب به بنی طاحیه که از محله های بصره است. ( سمعانی ). || منسوب به طاحیةبن سودبن حجر که بطنی است از اَزد. ( منتهی الارب ). رجوع به طاحیه شود. || ( ع ص ) کرکس که در هوا گرد مردار گردد. ج ، طواحی.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید