ضیفی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی ضَیْفِی: میهمانم - میهمانانم(در اصل کلمه ضیف مصدر است ، و مصدر تثنیه و جمع ندارد و برای همین در عبارت "وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی " به صورت مفرد آورده شده درحالیکه چند نفر مهمان بودند)
ریشه کلمه:
ضیف (۶ بار)
ی (۱۰۴۴ بار)
میهمان. . اصل ضیف چنانکه راغب گفته به معنی میل است «ضافَ اِلی کَذا» یعنی به سوی آن میل کرد. علت تسمیه میهمان بضیف آن است که به طرف انسان میل میکند و به منزل او وارد میشود. در مفردات و اقرب گفته: ضیف چون در اصل مصدر است لذا مفرد و جمع در آن یکسان است و جمع بسته نمیشود. آن در آیه فوق جمع است و نیز در آیه . ولی گاهی جمع آن اضیاف، ضیوف، ضیفان و اضائف آمده (اقرب).
ریشه کلمه:
ضیف (۶ بار)
ی (۱۰۴۴ بار)
میهمان. . اصل ضیف چنانکه راغب گفته به معنی میل است «ضافَ اِلی کَذا» یعنی به سوی آن میل کرد. علت تسمیه میهمان بضیف آن است که به طرف انسان میل میکند و به منزل او وارد میشود. در مفردات و اقرب گفته: ضیف چون در اصل مصدر است لذا مفرد و جمع در آن یکسان است و جمع بسته نمیشود. آن در آیه فوق جمع است و نیز در آیه . ولی گاهی جمع آن اضیاف، ضیوف، ضیفان و اضائف آمده (اقرب).
wikialkb: ضَیْفِی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید