ضؤاد

لغت نامه دهخدا

ضؤاد. [ ض ُ آ ] ( ع اِ ) زکام. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). || زنا. ( منتهی الارب ).

ضؤاد. [ ض ُ آ ] ( ع مص ) زکام گرفتن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر ). زکام زده شدن. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران