ضواحی. [ ض َ ] ( ع اِ ) ج ِ ضاحیة. ( منتهی الارب ). ضواحیک ؛ آنچه از تو پیدا باشد در آفتاب مانند دوش و شانه. ( منتهی الارب ).- ضواحی الحوض ؛ کرانهای آن. ( منتهی الارب ).- ضواحی الرّوم ؛ شهرهای ظاهر روم. ( منتهی الارب ).|| آسمانها.( منتهی الارب ).