ضهول

لغت نامه دهخدا

ضهول. [ ض َ ] ( ع ص ) شترمرغ سپید. ( منتهی الارب ). || چاه اندک آب. ( مهذب الاسماء ) ( منتخب اللغات ). چاه کم آب. || گوسفند یا ناقه کم شیر. ج ، ضُهُل. ( منتهی الارب ).

ضهول. [ ض ُ ]( ع مص ) گرد آمدن شیر. ( منتهی الارب ). || کم شیر گردیدن ناقه. ( منتهی الارب ) ( منتخب اللغات ). || اندک اندک فراهم آمدن چیز. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

گرد آمدن شیر . یا پستان نا کردن زن .

پیشنهاد کاربران

بپرس