تا شبی بنمود او را جنتی
باغک سبزی خوشی بی ضنتی.
مولوی.
ضنة. [ ض ِن ْ ن َ ] ( اِخ ) ابن عبدبن کثیربن عذرة قضاعی از قحطان. جدی جاهلی است. و منازل فرزندان وی بشام بوده است. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 440 ).
ضنة. [ ض ِن ْ ن َ ] ( اِخ ) نام پنج قبیله است : ضنةبن سعد در قضاعة و ضنةبن عبداﷲ درعذرة و ضنةبن حلاّف در اسد و ضنةبن خزیمة و ضنةبن العاص در ازد و ضنةبن عبداﷲ در نُمیر. ( منتهی الارب ).