ضن ء
لغت نامه دهخدا
ضن ء. [ ض ِن ْءْ / ض َن ْءْ ] ( ع اِ ) اصل و جایگاه. گویند: هو فی ضن ء صدق. || کان. ( منتهی الارب ). معدن.
ضن ء.[ ض َن ْءْ ] ( ع مص ) ضَناءة. ضُنوء. بسیاربچه شدن زن و غیر آن. ( منتهی الارب ). بسیارفرزند شدن زن. بسیار شدن کودک. ( تاج المصادر ). || بسیار شدن شتران. || رفتن و پنهان شدن. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید