ضمران

لغت نامه دهخدا

ضمران. [ ض َ ] ( اِخ ) وادئی است به نجد. ( منتهی الارب ) ( منتخب اللغات ). نصر گوید: ضمران بضم ضاد و فتح ، آن وادئی است بنجد از بطن قوّ. ( معجم البلدان ).
- ذوالضمران ؛ موضعی است. ( معجم البلدان ).

ضمران. [ ض َ ] ( اِخ ) گیاهی است نهایت باریک. ( منتهی الارب ). درختی است باریک. ( منتخب اللغات ). گیاهی است. ( المرصع ).

ضمران. [ ض ُ ] ( اِخ ) سگی است ، یا ماده سگی. ( منتهی الارب ). نام سگی است. ( مهذب الاسماء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس