[ویکی فقه] ضلالت در قرآن. ما مسلمانان خداوند را عادل می دانیم و معتقدیم همه کارهای خداوند متعال بر اساس عدل و حکمت انجام می گیرد ولی در مواردی در قرآن از گمراهی صحبت شده است.
عدالت خداوند از عقاید اصولی ما مسلمانان است و ما معتقدیم همه ی کارهای خداوند متعال بر اساس عدل و حکمت انجام می گیرد؛ با توجه به این اصل، ممکن است این سئوال مطرح شود که: منظور از جمله ی «یضل من یشاء و یهدی من یشاء» در آیه ۹۳ سوره نحل و مانند آن چیست؟ اگر هدایت و گمراهی به خواست خداست، چگونه با عدل الهی سازگار است که ما را به جرم گمراهی کیفر و در برابر هدایت پاداش دهد؟ که این نوشتار در صدد است تا به صورت بسیار مختصر به این مساله بپردازد. آیات قرآن مجید یکدیگر را تفسیر می کنند؛ بسیاری از آیات هست که باید در برابر هم چیده شوند تا معنی آنها با توجه به یکدیگر روشن گردد. آیه ی فوق که درباره ی «ضلالت و هدایت» سخن می گوید، از این قبیل است و بنابراین، باید معنی کامل این آیه ی شریفه را با توجه به سایر آیات که درباره ی ضلالت و هدایت صحبت می کند به دست آورد. در این آیه گفته شده: «خداوند هر که را بخواهد هدایت می کند». در آیات دیگری از قرآن مانند آیه ی ۷۴ سوره مؤمنون گفته شده: «کذلک یضل الله الکافرین؛ این گونه خداوند کافران را گمراه می سازد.» در آیه ی ۳۴ از سوره مؤمن چنین می خوانیم: «کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب؛ این گونه خداوند هر اسراف کار تردیده کننده ای را گمراه می سازد.» این دو آیه توضیح می دهند چگونه کسانی توفیق و لطف الهی را از دست داده و از راه مستقیم زندگی و سعادت دور می افتند و ما به توجه به این دو آیه می توانیم معنی آیه ی مورد بحث را به طور روشن بفهمیم. وقتی دو آیه ی اخیر را پهلوی آیه ی اول می گذاریم، معلوم می شود آنهایی که به مضمون آیه ی اول از هدایت پروردگار محروم می شوند همان گنهکاران و افراد بی ایمان و ستمگرند، نه افراد دیگر.
دلیل منحرف شدن
چنان که باید توجه داشت که بی توفیق شدن و گمراه گشتن افراد آلوده و منحرف امری است کاملا طبیعی، سعادت هر انسانی بسته به این است که تمام نیروها و استعدادهای مادی و معنوی وجود خود را به طور صحیح پرورش دهد و به اصطلاح به مقام «فعلیت» درآورد. بهترین راه این پرورش روحی و جسمی و رسیدن به سعادت شایسته ی انسانی، پیروی از دستورات و تعالیمی است که خداوند به وسیله پیامبران گرامی خود به بشر عرضه داشته است. کسانی که از عمل به این تعالیم و دستورات سرپیچی می کنند و گنهکار می شوند از رسیدن به سعادت باز می مانند، آنان دیگر شایستگی ندارند که لطف و توفیق الهی شامل حالشان شود و هدایت یابند، آنها استعداد پذیرش توفیق الهی را از دست می دهند و معنی «گمراه شدن آنها در اثر گناه» که در آیات سابق اشاره شد نیز همین است. در آیه ی ۷۹ سوره نساء به این حقیقت به شکل دیگری اشاره شده و خداوند چنین فرموده: «... ما اصابک من حسنة فمن الله و ما اصابک من سیئة فمن نفسک؛ ... (آری،) آنچه از نیکی ها به تو می رسد از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو می رسد، از سوی خود تو است.» در جمله ی دوم تصریح شده که سرچشمه ی هر گونه گمراهی و کنار افتادگی از راه صحیح زندگی و در نتیجه دوری از سعادت مطلوب انسانی، خود انسان و اعمال اوست. در مورد هدایت الهی که در آیه ی مورد بحث به آن اشاره شده است «و هر که را بخواهد هدایت می کند» نیز مطلب همین طور است، منظور از هدایت همان لطف و توفیق الهی است که شامل حال بندگان خالص می شود؛ این افراد هر روز استعداد و شایستگی خود را برای پذیرش توفیق الهی در اثر عمل به دستورات و تعالیم آسمانی بیش تر می کنند و از آن سهم بیش تری می برند. نتیجه این که: «هدایت الهی» به معنی توفیق و کمک او بر کارهای خیر و راه های نیک بختی و سعادت است و آن مخصوص کسانی است که در راه حق گام بردارند و در این راه مجاهده کنند (و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا). و «ضلالت» یعنی سلب این توفیق و قطع این کمک الهی، مخصوص گنهکاران و ستمگران و مسرفان و افراد بی ایمان است وگرنه خداوند بدون علت نه کسی را هدایت می کند و نه هدایت خود را از کسی دریغ می دارد.
عدالت خداوند از عقاید اصولی ما مسلمانان است و ما معتقدیم همه ی کارهای خداوند متعال بر اساس عدل و حکمت انجام می گیرد؛ با توجه به این اصل، ممکن است این سئوال مطرح شود که: منظور از جمله ی «یضل من یشاء و یهدی من یشاء» در آیه ۹۳ سوره نحل و مانند آن چیست؟ اگر هدایت و گمراهی به خواست خداست، چگونه با عدل الهی سازگار است که ما را به جرم گمراهی کیفر و در برابر هدایت پاداش دهد؟ که این نوشتار در صدد است تا به صورت بسیار مختصر به این مساله بپردازد. آیات قرآن مجید یکدیگر را تفسیر می کنند؛ بسیاری از آیات هست که باید در برابر هم چیده شوند تا معنی آنها با توجه به یکدیگر روشن گردد. آیه ی فوق که درباره ی «ضلالت و هدایت» سخن می گوید، از این قبیل است و بنابراین، باید معنی کامل این آیه ی شریفه را با توجه به سایر آیات که درباره ی ضلالت و هدایت صحبت می کند به دست آورد. در این آیه گفته شده: «خداوند هر که را بخواهد هدایت می کند». در آیات دیگری از قرآن مانند آیه ی ۷۴ سوره مؤمنون گفته شده: «کذلک یضل الله الکافرین؛ این گونه خداوند کافران را گمراه می سازد.» در آیه ی ۳۴ از سوره مؤمن چنین می خوانیم: «کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب؛ این گونه خداوند هر اسراف کار تردیده کننده ای را گمراه می سازد.» این دو آیه توضیح می دهند چگونه کسانی توفیق و لطف الهی را از دست داده و از راه مستقیم زندگی و سعادت دور می افتند و ما به توجه به این دو آیه می توانیم معنی آیه ی مورد بحث را به طور روشن بفهمیم. وقتی دو آیه ی اخیر را پهلوی آیه ی اول می گذاریم، معلوم می شود آنهایی که به مضمون آیه ی اول از هدایت پروردگار محروم می شوند همان گنهکاران و افراد بی ایمان و ستمگرند، نه افراد دیگر.
دلیل منحرف شدن
چنان که باید توجه داشت که بی توفیق شدن و گمراه گشتن افراد آلوده و منحرف امری است کاملا طبیعی، سعادت هر انسانی بسته به این است که تمام نیروها و استعدادهای مادی و معنوی وجود خود را به طور صحیح پرورش دهد و به اصطلاح به مقام «فعلیت» درآورد. بهترین راه این پرورش روحی و جسمی و رسیدن به سعادت شایسته ی انسانی، پیروی از دستورات و تعالیمی است که خداوند به وسیله پیامبران گرامی خود به بشر عرضه داشته است. کسانی که از عمل به این تعالیم و دستورات سرپیچی می کنند و گنهکار می شوند از رسیدن به سعادت باز می مانند، آنان دیگر شایستگی ندارند که لطف و توفیق الهی شامل حالشان شود و هدایت یابند، آنها استعداد پذیرش توفیق الهی را از دست می دهند و معنی «گمراه شدن آنها در اثر گناه» که در آیات سابق اشاره شد نیز همین است. در آیه ی ۷۹ سوره نساء به این حقیقت به شکل دیگری اشاره شده و خداوند چنین فرموده: «... ما اصابک من حسنة فمن الله و ما اصابک من سیئة فمن نفسک؛ ... (آری،) آنچه از نیکی ها به تو می رسد از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو می رسد، از سوی خود تو است.» در جمله ی دوم تصریح شده که سرچشمه ی هر گونه گمراهی و کنار افتادگی از راه صحیح زندگی و در نتیجه دوری از سعادت مطلوب انسانی، خود انسان و اعمال اوست. در مورد هدایت الهی که در آیه ی مورد بحث به آن اشاره شده است «و هر که را بخواهد هدایت می کند» نیز مطلب همین طور است، منظور از هدایت همان لطف و توفیق الهی است که شامل حال بندگان خالص می شود؛ این افراد هر روز استعداد و شایستگی خود را برای پذیرش توفیق الهی در اثر عمل به دستورات و تعالیم آسمانی بیش تر می کنند و از آن سهم بیش تری می برند. نتیجه این که: «هدایت الهی» به معنی توفیق و کمک او بر کارهای خیر و راه های نیک بختی و سعادت است و آن مخصوص کسانی است که در راه حق گام بردارند و در این راه مجاهده کنند (و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا). و «ضلالت» یعنی سلب این توفیق و قطع این کمک الهی، مخصوص گنهکاران و ستمگران و مسرفان و افراد بی ایمان است وگرنه خداوند بدون علت نه کسی را هدایت می کند و نه هدایت خود را از کسی دریغ می دارد.
wikifeqh: ضلالت_در_قرآن