ضفه
لغت نامه دهخدا
- ضفتا الوادی و الحیزوم ( مثنی ) ؛ دو طرف رودبار و سینه. ( منتهی الارب ).
- ضَفّةُ البئر ( بکسر اول بیشتر آید ) ؛ کرانه چاه. ( منتهی الارب ).
- ضفّةُ البحر ؛ کنار دریا. ضفیر البحر.
- ضفّةُ النّهر ( بکسر اول نیز آید ) ؛ کرانه جوی. ( منتهی الارب ). کناره جوی. ( منتخب اللغات ) ( مهذب الاسماء ). لب جوی. ( دهار ).
ضفة. [ ض ِف ْ ف َ ] ( ع اِ ) کرانه جوی ( بفتح اول نیز آمده ). کرانه چاه ( بفتح اول نیز آمده ). کناره رودبار. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید