ضع

لغت نامه دهخدا

ضع. [ ض َع ع ] ( ع مص ) ریاضت دادن شتر و ماده شتر ریاضت نایافته را. کلمه ای است که بدان شتران را تأدیب کنند. ( منتهی الارب ). || کاری کردن و نیکو کردن. ( زوزنی ).

فرهنگ فارسی

ریاضت دادن شتر و ماده شتر ریاضت نایافته را . یا کاری کردن و نیکو کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس