ضرورات

فرهنگ فارسی

۱ - نیاز حاجت آنچه که بدان محتاج باشند . ۲ - اجبار الزام ناگزیری . ۳ - امتناع انفکاک چیزیست از چیزی دیگر بر حسب حکم عقلی . بالجمله چون گویند نسبت حیوانیت بانسان ضروری است مراد این است که عقل حکم می کند که انفکاک حیوانیت از انسان محال است . ۴ - هر گاه مقدمات برهان علمی یقینی بود و دایم باشد و متغیر نشود باید که ضروری باشد . ضرورت انواع دارد بداهت . ۵ - آن چه که ما لابد انسان است در بقائ . ۶ - حقوق نفس . یا ضرورت شعری . عبارتست از مراعات وزن شعر که بر حسب ضرورت شاعر را باموری وا دارد که اجرای آن امور در نثر جایز نیست ولی در شعر رواست .

فرهنگ عمید

= ضرورت

پیشنهاد کاربران

بپرس