دیکشنری
مترجم
بپرس
ضرب خوردگی
/zarbxordegi/
برابر پارسی
: آسیب دیدگی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ضرب خوردگی. [ ض َ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی ضرب خورده.
فرهنگ فارسی
حالت و کیفیت و چگونگی ضرب خورده .
فرهنگ عمید
۱. جایی که ضرب خورده.
۲. (حاصل مصدر ) ضرب خوردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها