ضراح
لغت نامه دهخدا
ضراح. [ ض ِ ] ( ع مص ) لگد زدن. ( منتهی الارب ).
ضراح. [ ض َ ح ِ ] ( ع اِ فعل ) اَضرح. دور کن و بینداز. ( منتهی الارب ).
ضراح. [ ض ُ ] ( اِخ ) خانه ای است در آسمان چهارم. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). بیت المعمور که قبله ملائکه است در آسمان چهارم. ( منتخب اللغات ). نام بیت المعمور که خانه ای است ساخته در آسمان چهارم مقابل خانه کعبه. ( منتهی الارب ). خانه ای است در آسمان مقابل کعبه و آن بیت المعمور است ، و ضریح لغتی است در آن... و گویند آن همان کعبه است که خداوند بهنگام طوفان به آسمان برد و بسبب دوری از زمین ضراح نامیده شد. ( معجم البلدان ).
ضراح. [ ض َرْ را ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید