ضد اب


معنی انگلیسی:
impermeable, waterproof

فرهنگستان زبان و ادب

ضدآب
{watertight, waterproof} [حمل ونقل دریایی] ویژگی درها و اتصالات و قطعات و بخش هایی که از نفوذ آب به داخل و به بیرون جلوگیری می کنند

اصطلاحات و ضرب المثل ها

ضدآب
{watertight, waterproof} [حمل ونقل دریایی] ویژگی درها و اتصالات و قطعات و بخش هایی که از نفوذ آب به داخل و به بیرون جلوگیری می کنند

مترادف ها

waterproof (صفت)
ضد اب، پاد اب، دافع اب، عایق اب

فارسی به عربی

معطف

پیشنهاد کاربران

ضِدِّآب: آب - ستیز، آبزُدا، پادآب
Contrary of water
Water resistant

بپرس