ضخیم

/zaxim/

مترادف ضخیم: تناور، خشن، درشت، دفزک، زبر، ستبر، قطور، کلفت، گند

متضاد ضخیم: باریک، لطیف

برابر پارسی: کلفت، پیکر، ستبر

معنی انگلیسی:
thick, coarse

لغت نامه دهخدا

ضخیم. [ ض َ ] ( ع ص ) ضَخم. ضخمة. تناور. ستبر. بزرگ جثه. هنگفت. ج ، ضِخام.

فرهنگ فارسی

کلان، ستبر، کلفت ازهرچیزی
( صفت ) تناور ستبر بزرگ جثه . توضیح به این معنی در قاموسهای معتبر عربی نیامده و اصل آن ضخم است .
ضخم . ستبر . هنگفت

فرهنگ معین

(ضَ ) [ ع . ] (ص . ) تناور، ستبر، کلفت .

فرهنگ عمید

ستبر، کلُفت.

جدول کلمات

کلان

مترادف ها

fat (صفت)
چرب، چربی دار، فربه، چاق، ضخیم، سمین

big (صفت)
بزرگ، ابستن، سترگ، با عظمت، ستبر، دارای شکم برامده، ضخیم

thick (صفت)
سفت، انبوه، گل الود، چاق، کلفت، ستبر، ضخیم، تیره، غلیظ، پر پشت، چاق و چله، گرفته، ابری، زیاد، صخیم

stout (صفت)
سخت، محکم، شق، تنومند، ستبر، ضخیم، نیرومند، چاق و چله، تومند، با اسطقس، قوی بنیه

bulky (صفت)
بزرگ، ضخیم، جسیم

فارسی به عربی

مجموع اجمالی

پیشنهاد کاربران

گویا خانم ستایش می خواهد زبان ما را به سانسکریت دگرگون سازد که ما بر سانِ هندیان باستان سخن بگوییم. این روش سره سازی نیست زیرا که این پیشنهاد های شما ( بجز ستبر ) ، نه پارسی اند نه ایرانی، بلکه هندی و
...
[مشاهده متن کامل]
از نگرِ ریخت و دیسه ی واژگان، یکسر بی گانه، ناهمانند و ناجور با زبان پارسی هستند . اینچنین کار ها تنها تاثیر و نفوذ زبان عرب را با زبان های دیگر جایگزین می کند که به هیچ روی شایسته زبان ما نیستند، گرچه هم خانواده باشند با زبان ما همچون همه ی زبان های هندو - اوروپایی. زبان سانسکریت هم دوره و دارای یک ساختار، دستور، صرف و جز انها با زبان اوستا و همچنین زبان پارسی باستانی ( پارسی قدیمی ) است که کمینه ی ۲۵۰۰ سال با زبان پارسی کنونی فاصله دارد. از این روی ریخت و کاربرد این واژگان با زبان ما سازگاری ندارد و از بن دگرگونه و ناهمسان است. شما اگر در پیِ واژگانی هستید که درخور جایگزین بودن باشند بهترین سرچشمه ی انها زبان پارسی میانه است که واژگانش در لغتنامه هایی چون A Concise Pahlavi Dictionary written by D. N Mackenzie پیدا هستند و شما با پیرویی کردن از هنجار های زبان شناختی می توانید واژگان شایسته را به پارسی کنونی دراورید.

کلفت. . . . کلان . . . .
کلفت
این واژه اربی است و پارسی جایگزین اینهاست:
پینا pinã ( سنسکریت )
سَنیگ sanig ( سنسکریت: سْنیگدهَ snigdha )
ستبر setabr ( پهلوی )
کلفت koloft ( پارسی دری )
مِدورا medurã ( سنسکریت )

بپرس