ضخمه

لغت نامه دهخدا

( ضخمة ) ضخمة. [ ض َ م َ ] ( ع ص ) تأنیث ضخم. ضخیم. سطبر هنگفت. ج ، ضخمات ( به تسکین خاء، زیرا که صفت است ، و تحریک در اسم است و بس ). ( منتهی الارب ).

ضخمة. [ ض ِ خ َم ْ م َ ] ( ع ص ) ( ص ) زن پهن تن خوش نما و نرم و نازک اندام. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

زن پهن تن خوش نما و نرم نازک اندام .

پیشنهاد کاربران

بپرس