ضخامت
/zexAmat/
مترادف ضخامت: درشتی، ستبرا، ستبری، قطر، کلفتی، چاقی، فربهی
برابر پارسی: کلفتی، ستبری، فربهی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) کلان و فربه شدن . ۲ - کلفت شدن ستبر گشتن . ۳ - ( اسم ) فربهی . ۴ - کلفتی ستبری ستبرا .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. فربه شدن.
جدول کلمات
مترادف ها
انبوهی، تراکم، سیری، ستبری، غلظت، چگالی، ضخامت، سفتی
وسعت، پهنه، پهنا، عرض، عریضی، ضخامت، چیز پهن
دوام، سختی، استحکام، استواری، ضخامت، سفتی، محکمی، جمود
ستبری، ضخامت، گردن کلفتی
ستبری، غلظت، ضخامت
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
( Thickness:1 - width, 2 - breadth, 3 - depth ) :کلفتی
۱ - ( width ) = ( breadth ) = در زبان پهلوی همسنگ آنان: ( pahn�y, wēhmih ) =پَهنآی، وِیمیه.
۳ - ( depth ) = ( Zofr�y, zah�, zof�yih ) =زوفرآی، زَهآ، زوفآییه.
۴ - ( diameter ) : ترامون برگرفته از خردناب.
۱ - ( width ) = ( breadth ) = در زبان پهلوی همسنگ آنان: ( pahn�y, wēhmih ) =پَهنآی، وِیمیه.
۳ - ( depth ) = ( Zofr�y, zah�, zof�yih ) =زوفرآی، زَهآ، زوفآییه.
۴ - ( diameter ) : ترامون برگرفته از خردناب.
ستبرا ( برگرفته از نوشته های ابن سینا )
پهنا
ضخامت
اندازه مقاومت
قطر
عرض
اندازه مقاومت
قطر
عرض