ضبیح

لغت نامه دهخدا

ضبیح. [ ض َ ] ( اِخ ) نام اسپ ریب بن شریق. || نام اسب شویعرمحمدبن حمران. || نام اسپ حازوق حنفی خارجی. || نام اسپ اسعد جعفی. || نام اسپ داودبن متمم. ( منتهی الارب ).

ضبیح. [ ض ُ ب َ ] ( اِخ ) دو اسپند حصین بن حمام و خوّات بن جبیر را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

دو اسپ اند حصین بن حمام و خوات بن جبیر را ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس