ضباره
لغت نامه دهخدا
ضبارة. [ ض َ رَ ] ( ع اِ ) استواری خلقت ، گویند: رَجل ذوضبارة؛ یعنی مرد گرداندام استوارخلقت. || گروه مردم. ج ، ضَبائر. ( منتهی الارب ). || آس دست. ( مهذب الاسماء ).
ضبارة. [ ض ُ رَ / ض ِ رَ ] ( ع اِ ) بند هیزم و کاغذ و مانند آن. ( منتهی الارب ).
ضبارة. [ ض ُ رَ ] ( اِخ ) پدر عمرو که دلاوری بود ربیعة را. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید