یاب . . .بی برگ و رنگ ؛ ضایع و خراب :به خانه درآی ار جهان تنگ شدهمه کار بی برگ و بی رنگ شد. فردوسی.یاب، تبه، تباه، فاسد، هرز، هدر، یاوه+ عکس و لینک