ضایر

لغت نامه دهخدا

ضایر. [ ی ِ] ( ع ص ) ( از «ض ی ر» ) ضائر. زیان رساننده :
دولت ضایر بگاه صلح تو نافع شود
دولت نافع بگاه خشم تو ضایر شود.
منوچهری.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ضرر رساننده زیان رساننده .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . ضائر ] (اِفا. ) زیان رساننده ، ضرر رساننده .

فرهنگ عمید

ضرر رساننده، زیان رساننده.

پیشنهاد کاربران

برای یادسپاری اسانترِ تلفظ و معنی می توان راه بازی با کلماتِ هم وزن را در پیش گرفت مثلاً در مورد این کلمه می توان به خاطر سپرد که: زایر ( زائر ) نباید ضایر ( ضائر ) باشد یعنی زیارت کننده نباید ضرر رساننده باشد و نیز می توان حرف ضاد کلمه ی ضایر یا ضائر را نشان و علامت ضرر در نظر گرفت و در ضمن جالب است که بر زایر بیت الله الحرام هنگام محرم شدن چیزهایی حرام می شود که از جمله مواردی مانند زیر که باعث ضرر رساندن هم می شود:
...
[مشاهده متن کامل]

- شکار حیوان وحشی و نیز ذبح آن - کندن و قطع کردن درخت یا گیاه حرم.

بپرس