[ویکی الکتاب] معنی ضَاقَ بـِ: تنگ کرد(در عبارت "ضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً "تعبیری است کنایهای و معنایش این است که راه چاره آن امر به رویش بسته شد و یا راهی برای خلاصی از فلان امر نیافت ، و وجه این کنایه این است که چنین کسی مانند خیاطی میماند که به هر متری و ذرعی که پارچه را متر میکند ...
معنی ذَرْعاً: ذرع مقیاس طولی است به اندازه دست آدمی از نوک انگشتان تا آرنج که به وسیله اندازه گیری آن نیز اطلاق می گردد هر ذرع پنجاه تا هفتاد سانتیمتر است (در عبارت "ضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً "تعبیری است کنایهای و معنایش این است که راه چاره آن امر به رویش بسته شد و یا ...
ریشه کلمه:
ضیق (۱۳ بار)
معنی ذَرْعاً: ذرع مقیاس طولی است به اندازه دست آدمی از نوک انگشتان تا آرنج که به وسیله اندازه گیری آن نیز اطلاق می گردد هر ذرع پنجاه تا هفتاد سانتیمتر است (در عبارت "ضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً "تعبیری است کنایهای و معنایش این است که راه چاره آن امر به رویش بسته شد و یا ...
ریشه کلمه:
ضیق (۱۳ بار)
wikialkb: ضَاق