ضاری
برابر پارسی: زیانکار
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
سگ شکاری در پی صید دونده سگ بچه دوان هنگام کار در غلبه واقتحام سباع ضاری اندر شکار جمع ضواری کلب ضار سگ حریص بشکار وسگ در پی صید رونده یا خون روان یاسقا ضار باللین خیک نیکو کننده شیر یا عرق ضار رگ که خون آ ن منقطع نشود
فرهنگ معین
[ ع . ] (اِفا. ) ضرررساننده ، زیاندار.
فرهنگ عمید
۲. سگ حریص به شکار.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید