صیغه لاوی

پیشنهاد کاربران

صیغه لاوی یا جنگ بنیامینی ( انگلیسی: Levite's concubine ) روایتی است از کتاب مقدس که در فصل ۱۹، ۲۰ و ۲۱ کتاب داوران ذکر شده است. این داستان مربوط به یک لاوی از قبیله افرایم و صیغه ( یهودیت ) او است. آنها در طی سفر از شهر جبعه متعلق به قبیله بنیامین رد می شدند و توسط گروهی که قصد تجاوز گروهی به آن مرد لاوی داشتند، مورد حمله قرار می گیرند. او صیغهٔ خود را به این گروه واگذار می کند و آنها به او تجاوز می کنند تا اینکه این زن از بین می رود. پس از مرگ زن در اثر این واقعه، لاوی او را تکه تکه می کند و بخش هایی از بدنش را در سرتاسر اسباط اسرائیل توزیع می کند تا مردم را از آنچه اتفاق افتاده آگاه کند. قبایل که از این حادثه خشمگین شده بودند سوگند یاد می کنند که هیچ کس دخترش را برای ازدواج به بنیامینی ها ندهد و جنگی را آغاز می کنند که تقریباً این قبیله را نابود می کند و تنها ۶۰۰ مرد زنده می ماند. با این حال، این آنها از ترس اینکه باعث انقراض کل یک قبیله شوند، از ادامه این اقدام تنبیهی پشیمان شدند و کشتار مردان را متوقف کردند.
...
[مشاهده متن کامل]

برای اطمینان از بقای قبیله بنیامینی، لاویان شهر یابش جلعاد را که هیچ یک از ساکنان آن در جنگ یا نذری شرکت نکرده بودند را غارت و قتل عام کردند و ۴۰۰ دوشیزه آن را برای بنیامینی های باقیمانده به همسری گرفتند. به ۲۰۰ مرد بنیامینی که هنوز فاقد زن بودند نیز اجازه یافتند دخترانی را که در شهر شیلو در هنگام جشن تو بآو می رقصند را بربایند.
یک لاوی و صیغه اش از بیت لحم می روند و هنگام شب به جبعه می رسند. آنها در میدان شهر منتظر بودند تا کسی پذیرایی کند. پیرمردی - یک بیگانه ساکن آنجا - به آنها رحم کرد و آنها را به خانه خود دعوت کرد. عصرشان با کوبیدن در قطع شد. گروهی از اهالی شهر از صاحب خانه خواستند که لاوی را بیرون بفرستد تا بتوانند به او تجاوز کنند. میزبان سعی کرد با تقدیم دختر باکره خود و کنیز لاوی به جای لاوی، مردان را منحرف کند ( داوران ۱۹:۲۴ ) . مردان اما مصر به خواستن خود لاوی بودند، که سرانجام لاوی صیغه اش را «گرفت» و او را از در بیرون راند و به طرف اوباش انداخت. تمام شب او را مورد تجاوز و آزار قرار دادند و صبح او را رها کردند. او راه خود را به سمت در خانه با خزیدن طی کرد و بیهوش بر روی زمین افتاد. صبح، وقتی لاوی بیرون آمد تا برود، دید صیغه او دم در خوابیده است. گفت: «برخیز! ما می رویم. » ( داوران ۱۹:۲۸ ) . جوابی نبود. او ممکن است بیهوش یا مرده بوده باشد. لاوی او را به خانه برد و سپس او را دوازده تکه کرد و یک عضو بدن را برای هر یک از قبایل اسرائیل فرستاد تا به اقدام نظامی علیه قبیله بنیامین دعوت کند.

صیغه لاویصیغه لاوی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/صیغه_لاوی

بپرس