صیغل. [ صی ی َ ] ( ع ص ، اِ ) خرمائی که بعض آن به بعض چسبیده ، چون که بشکافند از آن خطوط نمودار شود و کم است که اینچنین درغیر برنی یافت شود. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). - طین صیغل ؛ گلی که بعض آن بر بعض نشسته باشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
خرمائی که بعض آن چسبیده چونکه بشکافند از آن خطوط نمودار شود و کم است که اینچنین در غیر برنی یافت شود