صیاب

لغت نامه دهخدا

صیاب. [ ص ُ ] ( ع ص ، اِ ) خالص و بی آمیغ و برگزیده از هر چیزی. ( از منتهی الارب ).

صیاب. [ ص َی ْ یا ]( ع ص ) یقال : قوم صیاب ؛ ای خیار. ( از منتهی الارب ).

صیاب. [ ص ُی ْ یا ] ( ع ص ، اِ ) برگزیدگان قوم و خلاصه ایشان. || گزیده از هر چیزی. خالص و بی آمیغ از هر چیزی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

برگزیدگان قوم و خلاصه ایشان

پیشنهاد کاربران

بپرس