صکوک

لغت نامه دهخدا

صکوک.[ ص ُ ] ( ع اِ ) ج ِ صک. رجوع به صک شود. || ( مص ) درشت و سخت گردیدن گوشت چیزی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) چک برات . ۲ - نامه قباله جمع : اصک صکوک صکاک . یا لیله صک . شب برات شب نیمه شعبان . ۳ - نوشتن چک را .

پیشنهاد کاربران

بپرس