صکاک
لغت نامه دهخدا
صکاک. [ ص ُ ] ( ع اِ ) هوا. سکاک بالسین مثله. ( منتهی الارب ).
صکاک. [ ص ِ ] ( ع اِ ) ج ِ صک. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
صک
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۱. چک نویس.
۲. قباله نویس.
۳. کسی که قباله های شرعی را بنویسد.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید