لغت نامه دهخدا
- لیلة صک ؛ شب برات یعنی شب نیمه شعبان. ( مهذب الاسماء ).
|| ( مص ) سخت زدن چیزی را و کوفتن. ( منتهی الارب ). کوفتن و زدن. ( غیاث اللغات ). زدن. ( تاج المصادر بیهقی ). جنگ کردن و کوفتن. ( مصادر زوزنی ). زدن. کوفتن. ( ترجمان علامه جرجانی ). || فراز کردن در را. ( منتهی الارب ). صککت الباب ؛ ای اطبقته. ( تاج المصادر بیهقی ). || نبشتن چک را. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۱. برات، چک.
۲. قباله.
پیشنهاد کاربران
عربی فصیح:
صک؛إصطکاک.
مصکوک:مضروب ضرباً شدیداً.
. . .
به قاموس العین رجوع شود.
. . .
عربی معاصر:
سکّة
مسکوک
مسکوکات
. . .
تداخلات لفظی:
مشکوک
مثکوک
ثَکّة
ثکوات
صلوات
سکرات
. . .
صک؛إصطکاک.
مصکوک:مضروب ضرباً شدیداً.
. . .
به قاموس العین رجوع شود.
. . .
عربی معاصر:
سکّة
مسکوک
مسکوکات
. . .
تداخلات لفظی:
مشکوک
مثکوک
ثَکّة
ثکوات
صلوات
سکرات
. . .
واژه صک
معادل ابجد 110
تعداد حروف 2
تلفظ sak[k]
ترکیب ( اسم ) [عربی: صکّ، معرب، مٲخوذ از فارسی: چَک]
مختصات ( صَ ) [ معر. ] ( اِ. )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ واژگان قرآنی
هر کسی به بخواهد به و خانواده من توهین و تهمت بزند خودش جد آبادش حرامزاده زاده بی ناموس هستند.
معادل ابجد 110
تعداد حروف 2
تلفظ sak[k]
ترکیب ( اسم ) [عربی: صکّ، معرب، مٲخوذ از فارسی: چَک]
مختصات ( صَ ) [ معر. ] ( اِ. )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ واژگان قرآنی
هر کسی به بخواهد به و خانواده من توهین و تهمت بزند خودش جد آبادش حرامزاده زاده بی ناموس هستند.
کوبیدن دوچیزبهم