صولجان وش. [ ص َ ل َوَ ] ( ص مرکب ) بمانند صولجان. بشکل صولجان. || و از حرف صولجان وش ، مقصود«ی » است : ز آن حرف صولجان وش زیرش دو گوی ساکن آمد چو صفر مفلس وز صفر شد توانگر.خاقانی.