صورتکش. [ رَ ک َ/ ک ِ ] ( نف مرکب ) عکاس. مصور. تصویرکش : نمی بود اگر خامه از موی اوچه میکرد صورتکش روی او؟ملاطغرا.رجوع به صورت کشیدن شود. ( از آنندراج ).