صورت جسمی. [ رَ ت ِ ج ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صورت جسمیه. و آن جوهر حال در هیولای اول است و آنرا طبیعت مقداریه نیز نامند و به اعتبار مبداء بودن آن حرکت و سکون ذاتی را صورت طبیعیه نیز نامند و به اعتبار تأثیر آن در غیر، قوه نامیده شود. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). جوهر ممتد در همه ابعاد که به حس درآید. ( تعریفات ). جوهر بسیط لاوجود لمحله دونه قابل للابعاد الثلاثة المدرکة من الجسم فی بادی النظر. ( تعریفات ).