صورت بندی
/suratbandi/
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
صورت بندی ( به انگلیسی: Conformation ) ، به آرایش های گوناگون اتم ها که بتوانند به وسیله چرخش حول پیوندهای ساده به یکدیگر تبدیل شوند خوانده می شوند.
آرایش I را صورت بندی پوشیده و آرایش II را صورت بندی نپوشیده می نامند. ( صورت بندی های نامحدود واسط را صورت بندی تابدار گویند ) صورت بندی های گوناگون مربوط به حداقل انرژی به نام ایزومرهای صورت بندی شده خوانده می شوند. ایزومرهای صورت بندی شده تنها از نظر طرز قرار گرفتن اتم ها در فضا تفاوت دارند. [ ۱] [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآرایش I را صورت بندی پوشیده و آرایش II را صورت بندی نپوشیده می نامند. ( صورت بندی های نامحدود واسط را صورت بندی تابدار گویند ) صورت بندی های گوناگون مربوط به حداقل انرژی به نام ایزومرهای صورت بندی شده خوانده می شوند. ایزومرهای صورت بندی شده تنها از نظر طرز قرار گرفتن اتم ها در فضا تفاوت دارند. [ ۱] [ ۲]
wiki: صورت بندی
پیشنهاد کاربران
شکل دهی
صورتبندی بمعنی شکلبندی یافورماسیون ویاساختار ونظام اجتماعی نیز
میباشد همانند صورتبندی فئودالی یاصورتبندی سرمایه داری و….
میباشد همانند صورتبندی فئودالی یاصورتبندی سرمایه داری و….
1. تعریف یا بیان روشن و دقیق از چیزی ( متغیر، آزمون، مسأله، فرضیه، نظریه و. . . ) .
نظیر: صورت بندی فرضیه آماری. [ آمار استنباطی ]
مثال: هدف نهایی علم، صورت بندی نظریه هاست.
2. دسته بندی، طبقه بندی، قالب بندی، رده بندی، تقسیم بندی، مقوله بندی و . . . [ آمار ].
... [مشاهده متن کامل]
3. فهرست سازی هر چیزی بر اساس خصیصه یا صفت مشخص و تعریف شده.
نظیر: صورت بندی فرضیه آماری. [ آمار استنباطی ]
مثال: هدف نهایی علم، صورت بندی نظریه هاست.
2. دسته بندی، طبقه بندی، قالب بندی، رده بندی، تقسیم بندی، مقوله بندی و . . . [ آمار ].
... [مشاهده متن کامل]
3. فهرست سازی هر چیزی بر اساس خصیصه یا صفت مشخص و تعریف شده.
فهرست کردن یا چیدن چیزها برحسب یک نظم یا ویژگی مشخص