صورت احوال. [ رَ ت ِ اَ ] ( ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) محضر و قباله که برای اثبات دعوی به مُهر و دستخط ثقات مرتب سازند. ( از آنندراج ) : آنجا که جلوه تو ز رخ پرده افکند رنگ از عذارصورت احوال می پرد.
تأثیر ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
محضر و قباله که برای اثبات دعوی بمهر و دستخط ثقات مرتب سازند