صنعتکار
/san~atkAr/
مترادف صنعتکار: پیشه ور، صنعتگر
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) صنعتگر صانع : نقاش با جسارت تمامی که نشانه اعتماد به نفس و زاییده قدرت صنعتکاران است سرگرم نقاشی بود .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
هنرمند، صنعت کار، پیشه ور
صنعت کار، صنعت گر، افزارمند
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید