لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) آنچه به شکل صندوق باشد . یا صندوق سینه . قفسه سینه .
فرهنگ عمید
* صندوقهٴ سینه: (زیست شناسی ) [مجاز] قفسۀ سینه، قسمت بالای ستون فقرات، دنده ها، و استخوان جناغی که قلب و ریه ها در آن قرار دارد.
دانشنامه آزاد فارسی
صندوقه (caisson)
سازه ای استوانه ای یا جعبه مانند و توخالی ، معمولاً از بتون مسلح . برای پی ریزی پل ها، در بستر رودخانه ای قرار می گیرد که پل روی آن بنا می شود. صندوقۀ باز سروته ِ باز دارد و لبۀ زیرین این نوع صندوقه برنده و به شکل گُوه است. عملیات خاک برداری از کف صندوقه صورت می گیرد تا به عمق مورد نظر برسد. سطح بالای صندوقۀ بادی مسدود است و در سطح زیرین آن محفظه ای تحت فشار قرار دارد. کارگرانِ داخل صندوقه عملیات خاک برداری را صورت می دهند و فشار هوا مانع از نفوذ آب به داخل صندوقه می شود. کارگران از راه اتاقکی هوابندی شده رفت وآمد می کنند. در این اتاقک فشار هوا را تا حد فشار هوای عادی کاهش می دهند که کارگران دچار عارضۀ کاهش ِ فشار نشوند.
سازه ای استوانه ای یا جعبه مانند و توخالی ، معمولاً از بتون مسلح . برای پی ریزی پل ها، در بستر رودخانه ای قرار می گیرد که پل روی آن بنا می شود. صندوقۀ باز سروته ِ باز دارد و لبۀ زیرین این نوع صندوقه برنده و به شکل گُوه است. عملیات خاک برداری از کف صندوقه صورت می گیرد تا به عمق مورد نظر برسد. سطح بالای صندوقۀ بادی مسدود است و در سطح زیرین آن محفظه ای تحت فشار قرار دارد. کارگرانِ داخل صندوقه عملیات خاک برداری را صورت می دهند و فشار هوا مانع از نفوذ آب به داخل صندوقه می شود. کارگران از راه اتاقکی هوابندی شده رفت وآمد می کنند. در این اتاقک فشار هوا را تا حد فشار هوای عادی کاهش می دهند که کارگران دچار عارضۀ کاهش ِ فشار نشوند.
wikijoo: صندوقه
مترادف ها
محفظه، صندوقه، جعبه بندی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید