صندوق اباد

لغت نامه دهخدا

( صندوق آباد ) صندوق آباد. [ ص َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش قروه شهرستان سنندج ، در 25 هزارگزی جنوب خاوری قروه و 8 هزارگزی باختر راه شوسه قروه به همدان. جلگه و سردسیر. دارای 825 تن سکنه. محصول آن غلات ، حبوبات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

( صندوق آباد ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش قروه شهرستان سنندج

پیشنهاد کاربران

احتمال تغییر نام صندوق آباد به روستای مهر آباد بیشتر از هر زمان به گوش میرسد . . .
مردی بود مهربون ، انسان، و دیشب به رحمت خدا رفت داغی روی دلم هست که اروم نمیشه اهل صندوق اباد بود تبریز زندگی میکرد بچه نداشت ولی ما همه بچش بودیم تنها نبود همه دوسش داشتن هر چی بنویسم از این مرد کم نوشتم
صندوق آباد به معنی محلی دارای آب فراوان می باشد ومعنی تحت الفظی آن صندوق آب ( محل دارای آب ) است

بپرس