صناعت کردن. [ ص ِع َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مهارت نمودن. استادی نشان دادن چنانکه بر حریف پیروز شود. غالب آمدن : چودر بازی صناعت کرد بهرام ز عرصه ، شاه بیرون رفت ناکام.نظامی.