صناعات

/sanA~At/

لغت نامه دهخدا

صناعات. [ ص ِ ] ( ع اِ ) ج ِ صِناعَت. رجوع بدان لغت شود.

فرهنگ فارسی

جمع صناعت ، صناعات خمس: صناعات پنجگانه، صناعات خمس منطق:برهان، جدل، خطابه، مغالطه، شعر
( اسم ) جمع صناعت صنعتها . یا صناعات خمس ( پنجگانه ) اقسام پنجگانه ای که به اعتبار ماده صغری و کبری در قیاس آیند و عبارتند از : برهان جدال خطابه شعر مغالطه .

فرهنگ عمید

= صناعت
* صناعات خمس (پنج گانه ): (منطق ) مجموع صنعت های برهان، جدل، خطابه، مغالطه، و شعر.

پیشنهاد کاربران

بپرس