صمغ الخطمی

لغت نامه دهخدا

صمغالخطمی. [ ص َ غُل ْ خ ِ / خ َ می ی ] ( ع اِ مرکب ) سرد و تر بود. بستگی را ساکن گرداند و شکم ببندد و نافع بود جهت صفراوی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) صمغی که از خطمی بدست آید .
سرد و تر بود

پیشنهاد کاربران

بپرس