صماد

لغت نامه دهخدا

صماد. [ ص ِ ] ( ع اِ ) ج ِ صَمد. رجوع به صمد شود. || سربند شیشه یا پوست پاره که سر شیشه بدان بندند. ( منتهی الارب ). غلاف شیشه. ( مهذب الاسماء ). || خرقه یا مندیل که مردم بر سر پیچند جز عمامه. ( منتهی الارب ).

صماد. [ ص ِ ] ( ع مص ) به شمشیر زدن یکدیگر را. ( منتهی الارب ).

صماد. [ ص ِ ] ( اِخ ) کوهی است. ( معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

کوهی است

دانشنامه عمومی

صماد ( به عربی: صماد ) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در منطقه مرکزی درعا واقع شده است. [ ۱] صماد ۳٬۰۹۸ نفر جمعیت دارد.
عکس صماد
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس