صلیبی

/salibi/

معنی انگلیسی:
cruciform, cruciferous, crusader

لغت نامه دهخدا

صلیبی. [ ص َ ] ( ص نسبی ) منسوب به صلیب. قوم نصاری. ( غیاث اللغات ). ترسا. عیسوی. خاج پرست. زناردار. || بشکل صلیب. مانند صلیب :
صلیبی دو گیسوی مشکین کمند
در آن مهره آورده با پیچ و بند.
نظامی.

صلیبی. [ ص َ ] ( اِخ ) ( جنگهای... ) نام جنگهائی که در قرن یازدهم میلادی بین مسلمانان و مسیحیان درگرفت و چون همه مسیحیان از ملت های مختلف در این جنگ شرکت داشتند، آنرا جنگ صلیبی می نامند. آلبرماله مورخ مشهور درباره این جنگ و علل و نتایج آن چنین می نگارد: جنگ های صلیب به اردوکشیهائی که اقوام نصارای اروپای غربی در طی مائه یازدهم ، دوازدهم و سیزدهم کرده اند اطلاق میشود و مقصود از این اردوکشیها نجات بیت المقدس و تربت عیسی از دست مسلمانان بوده. مناسبت کلمه صلیبی این بود که هرکس عازم این جنگ میشد بر شانه راست صلیبی از پارچه سرخ میدوخت. در جنگهای اول صلیب تمیز نژاد، اقوام ،دول و ممالک برخاست و فرانسوی و آلمانی و ایتالیایی همه به نام امت عیسی قوم واحد تشکیل میدادند؛ به این لحاظ جنگهای صلیب را جنگ خارجی نصاری نام نهاده اند. جز در جنگ پنجم و ششم ملت فرانسه در کلیه جنگهای صلیب مقام اول را حائز بود از آنجا که جنگ اول صلیب را یکی از وعاظ فرانسه برانگیخت و عمده اردو نیز ازآن مملکت به راه افتاده و برای رضای خدا به جنگ رفت. گیبردونوژان این جنگها را کار خدا میداند که بدست فرانسویان انجام یافته است. جنگهای صلیب سکنه و ثروت را بوضع شگفت آوری جابجا کرد و ملل اروپای غربی را با امپراطوری یونانی و بیزانس و مسلمانان مشرق زمین آشنا نمود. از این حیث جنگهای صلیب اهمیت بزرگ سیاسی دارد و در بسط تمدن و فرهنگ بسیار مؤثر بوده است.
علل عمومی جنگهای صلیب : علت مستقیم جنگهای صلیب ظهور سلاجقه بود. سلاجقه که شاخه ای از قوم ترک و نژاد زرد بودند اصلاً از ترکستان برخاسته ، اسلام آوردند و در طی سده یازدهم به مملکت عظیم عرب تاخته و سپس به امپراطوری یونانی حمله آورده و تقریباً تمام آسیای صغیر را گرفتند و حتی نیسه را هم که در جوار دریای مرمره بود قبضه کرده ، قسطنطنیه و اروپا را تهدید کردند، این بود که میشل امپراطور قسطنطنیه در 1073 م. از پاپ گرگو آر هفتم استمداد طلبید. پنج سال بعد قوم ترک بیت المقدس را گرفت ( 1078 م. ). بیش از چهار قرن بودکه بیت المقدس در دست عرب بود ( از 636 م. ) اما عرب که با دیده تقدس به آن شهر می نگریست ، تربت عیسی و کلیسایی را که امپراطوران یونانی در جوار آن ساخته بودند و در نظر نصاری عزیز بود بحرمت میداشت و حتی هارون الرشید که یکی از اجله خلفای عرب بود، اجازه داد که مقالید تربت عیسی را به خدمت شارلمانی بفرستند. خلاصه آنکه عرب همواره به رفق و مدارا رفتار میکرد و مانع زیارت اماکن مقدسه نمیشد و عده زوار در مائه یازدهم روزافزون بود، لکن قوم متعصب ترک بر خلاف عرب دست به کار آزار و اعتساف گردیده به شکنجه زوار پرداخت تا آنجا که نصاری نتوانستند به ارض اقدس روند و به تربت عیسی ( ع ) جبهه سایند. ایمان : اعتقاد امت نصاری بر این بود که هر کس تربت عیسی ( ع ) را زیارت کند یادر راه او صدمه ببیند استخوان سبک کرده پس از مرگ به بهشت جاودان میرود. بنابراین پیداست که سخت گیری سلاجقه چه اثری در اذهان عامه کرد. امت نصاری بستن در بیت المقدس را با بستن در بهشت به یک چشم می نگریست و شهادت در راه عیسی را با خریدن صواب اخروی یکسان میدانست. علیهذا سبب عمده جنگهای صلیب رسوخ ایمان نصاری بود تا آنجا که اگر کسی هم اهل جنگ نبود به راه افتاد، چنانکه گیبردونوژان در ضمن شرح جنگ اول مینویسد:«اطفال و پیرزنان و پیرمردان که عازم شدند البته بخوبی میدانستند که از جنگ عاجزند، لکن امیدوار بودند به شهادت برسند و به جنگیان میگفتند: «شما که رشید ونیرومندید جنگ خواهید کرد اما، ما مثل عیسی عقوبت میکشیم. و بهشت را میگیریم ».بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

جنگهای صلیبی . جنگهایی که در قر. ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ م . بین مسلمانان و مسیحیان در گرفت و چون همه مسیحیان از ملتهای مختلف درین جنگ شرکت داشتند آنرا جنگ صلیبی نامند. مقصود مسیحیان از این اردو کشیها رهایی بیت المقدس و تربت عیسی از دست مسلمانان بود. مناسبت کلمه صلیب این بود که هر کس عازم جنگهای مزبور میشد بر شانه راست خود صلیبی از پارچه سرخ میدوخت . در جنگهای اول صلیبی تمیز نژاد و اقوام و دول و ممالک از میان برخاست و فرانسوی و آلمانی و ایتالیایی همه بنام امت عیسی قوم واحدی را تشکیل میدادند و بدین مناسبت جنگهای صلیبی را جنگ خارجی نصاری نام نهاده اند. ملت فرانسوی در همه جنگها (بجز پنجم و ششم ) مقام اول را جایز بود زیرا که جنگ اول صلیب را یکی از واعظان فرانسوی برانگیخت و عمده قشون هم از آن مملکت براه افتاد . جنگهای صلیبی سکنه و ثروت را بوضع شگفت آوری جابجا کرد و ملل اروپای غربی را با امپراتوری بیزانس و مسلمانان مشرق زمین آشنا نمود. بیش از چهار قرن بود که بیت المقدس در دست عرب بود اما عرب که با دیده تقدیس بان شهر می نگریست تربت عیسی وکلیسایی را که امپراتوران یونانی در جوار آن ساخته بودند و در نظر نصاری عزیز بود بحرمت میداشت ولی چون قوم ترک سلجوقی بر آسیای میانه تسلط یافت بر خلاف عرب دست بازار و شکنجه زایران زدند تا آنجا که نصاری نتوانستند بارض اقدس خود روند . برای نجات تربت عیسی و جلوگیری از هجوم مسلمانان در ۱٠۹۵ م . پاپ اوربن دوم که فرانسوی بود مجمعی در کلرمون ( اورنی ) منعقد کرد ( ۱٠۹۵ م . ) و در آن با حضور جمع کثیری از روحانیان و امنای دین و سر کردگان مرکز و جنوب فرانسه شرحی از صدمات زوار ارض اقدس بیان کرد و امت نصاری را دعوت نمود که اسلحه بر دارند و تربت عیسی را نجات دهند و در پایان نطق خویش این عبارت را گفت : [ از خویشتن بگذر صلیب خود برگیر و از دنبال من بیا.] فورا حاضران صلیبی از پارچه ترتیب داده بشانه دوختند و فریاد بر آوردند که [ مشیت خدا چنین بوده . مشیت خدا چنین بوده . ] پس از ختم مجمع مزبور پاپ در مرکز و جنوب فرانسه بگردش پرداخته مردم را بجنگ ترغیب میکرد و ضمنا بعموم اسقفان نامه فرستاد و آنان را دعوت کرد که برای جنگ صلیب بوعظ پردازند و وعده داد که هر کس در اردوکشی شرکت کند همه معاصی و گناهانش آمرزیده خواهد شد و مادام که اردو کشی خاتمه نیافته زن و فرزند و دارایی اش از تعرض مصون و در امان دیانت خواهد بود. یکی از یاران پر شور پاپ راهبی بود اصلا از حوالی آمین موسوم به پطرس و ملقب به ناسک . وی از هر جا میگذشت شوری عظیم برای جنگ صلیب بر پا میکرد. در خلال این احوال قشون صلیب مجهز شد .بحکم پاپ ۱۵ اوت ۱۹٠۵ م . روز حرکت اعلام گردید و قرار شد قشون صلیبی بچهار قسمت شده هر یک مسیری در پیش گیرد و عاقبت همه در کنار قسطنطنیه بهم برسند. چون سپاهیان بدان شهر رسیدند از کثرت عده مردم شهر را بوحشت انداختند و ظاهرا تعداد آنان به ۳٠٠٠٠٠ میرسید. امپراتور آلکسی میخواست هر چه زودتر شر قشون صلیب را از سر خود دفع کند زیرا میترسید که ثروت آن شهر دیگ طمع آنانرا بجوش آورد ولی بی میل هم نبود که بدستیاری آنان بلادی را که قوم ترک در آسیا متصرف شده بود بدون خرج پس بگیرد و بدین منظور بعضی از روسای صلیبی را بطرف خود کشید و از آنان قول گرفت که شهر های آسیای صغیر را باو بدهند . آنگاه وسایل لازم را جهت روانه کردن قشون تهیه کرد و سپاهی هم بکومک آنان فرستاد ( ۱٠۹۸ م . ). صلیبیان جلوی نیقیه ( نسیه ) رسیده آنرا محاصره کردند و نزدیک بود آنرا بگشایند که درفش امپراتوری بر فراز دیوار آن باهتزاز در آمد و معلوم شد که قشون امپراتور در خفابا ترکان قراری داده تنها وارد شهر شده اند و دروازه را برای قشون صلیب بسته اند . ناگزیر صلیبیان بسمت بیت المقدس روانه شده و دو سال در راه ماندند . سپاهیان امپراتور فقط چند راهنما به آنان دادند و آنها نیز چند بار راه را گم کردند و شاید در کار هم تعمد داشتند . صلیبیان پس از تحمل رنج و مشقت بسیار در ۶ ژوئن ۱٠۹۹ یعنی ۳ سال بعد از تاریخ حرکت عاقبت به بیت المقدس رسیدند . در این موقع از افراد آنان بیش از ۴٠٠٠٠ تن نمانده بود. در روز ۱۵ ژویه ۱٠۹۹ م . در ساعت سه که موقع مرگ عیسی بود بشهر حمله آوردند و وارد شهر شدند و خونریزی سختی بر پا کردند . پس از کشتار بغارت پرداختند و سپس کشوری لاتینی در بیت المقدس تشکیل دادند . طولی نکشید کشور لاتینی مزبور در مضیقه افتاد بخصوص پس از آنکه سلطان صلاح الدین ایوبی که در تقوی و رشادت کم نظیر بود شام و مصر را متصرف گردید. در ۱۱۸۷ م . محاربه سختی در نزدیکی طبریه در گرفت.مسیحیان شکست خوردند و پادشاه بیت المقدس گوی دولوزینیان بدست دشمن افتاد صلاح الدین تقریبا تمام قلمرو مملکت لاتینی را در فلسطین تحت تصرف در آورد و پس از چند روز محاصره بیت المقدس ناچار بتسلیم گردید ( ۲ اکتبر ۱۱۸۷ م . ). این مصایب باعث شد که جنگ سوم صلیب در بگیرد.امپراتور فردریک ریش قرمز پادشاه فرانسه فیلیپ اگوست و پادشاه انگلیس ریچارد شیردل عازم جنگ گردیدند . فردریک با قشون صلیب آلمان پیش از دیگران باسیای صغیر رسیده قشون ترک را در قونیه شکست داد و از توروس گذشته در ساحل قره سو اردو زد . وی را نزله ای عارض شد و در آب ناپدید گردید. قشون او در برابر عکا بقشون فرانسه و انگلیس ملحق شد. فیلیپ اگوست از جنوه و ریچارد شیردل از مارسی حرکت کرده به صقلیه (سیسیل ) رفتند ( ۱۱۹٠ م . ) و از آنجا به عکا آمدند . ریچارد در این اثنا جزیره قبرس را نیز تسخیر کرد. دو پادشاه در کنار عکا اردو زدند . در آن موقع متجاوز از یکسال بود که آن شهر از طرف دریا و خشکی محصور بود چنانکه میگویند در آن محل ۹ جنگ بزرگ و بیش از صد محاربه اتفاق افتاد . صلاح الدین هر چند کوشید نتوانست شهر را از محاصره بیرون بیاورد اما صلیبیان برج و باره شهر را بشکنند . عاقبت گرسنگی ساخلو مسلملانان را وادار کرد که در ژویه ۱۱۹۱ تسلیم شودند . درین موقع فیلیپ اگوست دست از جنگ کشیده بفرانسه رفت لیکن ریچارد شیر دل دو سال دیگر در ارض اقدس ماند و آثاری از خود بروز داد که دشمنان وی نیز شجاعت او را تمجید می کردند و از درنده خویی او بوحشت بودند . با وجود این وی نتوانست به بیت المقدس برسد و آن شهر در دست مسلمانان ماند و قلمرو کشور لاتینی منحصر به فنیقیه قدیم و عکا پایتخت آن شد . این شهر تا ۱٠٠ سال دیگر یعنی تا ۱۲۹۱ م . در دست نصاری باقی ماند . جنگ چهارم صلیب در واقع دنباله سوم بود که تقریبا پنج سال بعد از مراجعت ریچارد پاپ اینوسان سوم آنرا برانگیخت (۱۱۹۸ م. ). این جنگ اردوکشی سرکردگان بود. حاکم شامپانی را بریاست برداشتند . درین جنگ پادشاهان فرانسه و انگلستان که با هم در آویخته بودند شرکت نکردند . پس از مرگ حاکم شامپانی بونیفاس دومون فرا نامی را از سرکردگان پیمون بجای او نشاندند. پاپ قشون صلیب را بر آن داشت که بمصر حمله کند زیرا مصر مرکز قدرت مسلمانان شمرده می شدصلیبیان بدون زد و خورد قسطنطنیه را تصرف کردند و شاهزاده الکسی فرزند اسحاق ملقب به فرشته را بسلطنت رسانیدند ولی عاقبت نژاد یونانی جنبش کردند و آلکسی را از تخت بزیر آوردند و ضد قشون صلیب مجهز شدند . صلیبیان که در خارج شهر اردو زده بودند کمر بتسخیر آن بستند و در ۱۲ آوریل ۱۲٠۴ م . شهر را گشوده غارت کردند و سپس قلمرو امپراتور بیزانس را بین خود تقسیم نمودند و شالده امپراتوری لاتینی را در قسطنطنیه ریختند و بودوئن والی فلاندر را بامپراتوری برداشتند و بونیفاس دومون فرا را نیز بسلطنت سالونیک و مقدونیه تعیین کردند و او را مطیع امپراتور قرار دادند . این امپراتوری قریب نیم قرن طول کشید تا قوم بلغار از طرف شمال حمله آورده از ۱۲٠۵ م . ببعد امپراتور بودوئن را شکست داد و عاقبت او را کشت.از تصرف و تاراج قسطنطنیه بخوبی پیداست که افکار مسیحیان بکلی عوض شده و ایمانشان سست گردیده بود. با وجود این باز چند جنگ صلیب در خلال قرن ۱۳ م . بوقوع پیوست ولی درین جنگها ( جز جنگ ششم ) شکست . همواره نصیب نصاری بود. در جنگ پنجم صلیب ( ۱۲۲۱ - ۱۲۱۷ م . ) پادشاه مجارستان اردویی بمصر کشید و قشون وی اغلب از اهالی آلمان و قوم مجار بودند اما بمصیبت سختی دچار شدند . جنگ ششم ( ۱۲۲۹ - ۱۲۲۸ م . ) را این خصوصیت حاصل آمد که پاپ سردار قشون صلیب یعنی امپراتور بعوض فردریک دوم را تکفیر کرد.علی هذا امپراتور بعوض جنگ با مسلمانان با ایشان وارد مذاکره شد و مهارتی بخرج داد و بیت المقدس را از سلطان مصر پس گرفت و در ازای آن پیمان اتحادی با وی بست اما این سیاست هیاهویی پدید آورد و جنگ از نو در ارض اقدس شعله کشید چنانکه در ۱۲۴۴ م . بیت المدس باز بدست ترکان افتاد و قریب ۷٠٠ سال ( تا ۱۹۱۷ م . ) در دست آنان ماند. جنگهای هفتم و هشتم باقدام سن لوئی پادشاه پرهیزگار فرانسه بر پا گردید. جنگ هفتم ( ۱۲۵۴ - ۱۲۴۸ م . ) بر سر تسخیر مصر بود و در آغاز آن دمیاط فتح شد اما طغیان نیل و نزول بلاو حمله مسلمانان دست بهم داده قشون صلیب را بتسلیم مجبور ساخت. سن لوئی فدیه گزافی پرداخت تا سر کردگان ویرا آزادی بخشیدند و دمیاط را پس داد تا خود او را رها کردند.در جنگ هشتم ( ۱۲۷٠ م. ) سن لوئی بر سر تونس رفت لیکن در آنجا مبتلی بطاعون شد و درگذشت و جنگ صلیبی خاتمه یافت . نتیجه ای که پاپ از جنگ میخواست استخلاص ارض اقدس بود که عاقبت حاصل نگردید بعلاوه در نتیجه این جنگ شالده دو مملکت هم در مشرق ریخته شد ( مملکت بیت المقدس و امپراتوری لاتینی در قسطنطنیه ) که هیچیک دوام نیاورد . اما ازین جنگ در خود مغرب زمین و بخصوص فرانسه و آلمان و ایتالیا نتایج بسیار مهم عاید گردید که بعضی اقتصادی بود و پاره ای سیاسی و اجتماعی . جنگهای صلیبی بتجارت دریای مغرب فایده عمده رسانید و بر مراوده بلاد مغرب و مشرق از راه دریا افزود . حمل سپاهیان صلیبی و زوار دریا نورد مارسی و جنوه ( ژن ) و پیز مخصوصا و نیز را متمول کرد چنانکه مرتبا سالی دوبار از بنادر مختلف بحریه واقعی بجانب ارض اقدس روان میشد. مادام که مسیحیان صاحب اختیار بنادر شام بودند سوداگران فرانسه و ایتالیا بدان صوب عزیمت کرده امتعه گرانبهای مشرق را میخریدند . نتیجه غیر مستقیم جنگ صلیب بسط تجمل و تمدن در مغرب بود زیرا در آن موقع نواحی مشرق زمین که مسکن قوم عرب و نژاد یونانی بود از لحاظ پیشرفت و تکمیل مدنیت برنواحی مغرب پیشی داشت . چنانکه قشون صلیب از دیدار آثار تجمل شیفته شد و استعمال فرش و آیینه و اثاث البیت زیبا و اسلحه ظریف و قماشهای فاخر و پارچه های ابریشمی و مخمل و غیره همه در اوان جنگ صلیب و در نتیجه آن جنگ رایج و متداول گردید.اما اگر خواهیم آنچه را که مغرب زمین در امر علم و هنر و زراعت و صناعت از مشرق کسب کرده همه را از برکت جنگهای سلیبی بدانیم راه مبالغه رفته ایم زیرا پرتو مدنیت اسلامی از جانب اسپانیا و صقلیه ( سیسیل ) نیز مانند مصر و شام نفوذ میکرد و بدین جهت نمیتوان بیقین گفت که مثلا بعضی از اختراعات چین از کدام راه و از چه زمان در اروپای غربی رواج یافته است از قبیل کاغذی که با کهنه میساختند و از قر ۱۲ م . ببعد در فرانسه معمول شده و قطب نما که در قر. ۱۱ م . و قبل از جنگ اول صلیبی در سواحل دریای مغرب بکار میرفته است.مهمترین نتیجه اجتماعی جنگهای مزبور آن بود که موید زوال قدرت ارباب املاک گردید زیرا بسیاری از ایشان در خلال جنگها مردند و آنان هم که جان بدر بردند لا شئ محض شدند.این نکبت و زوال قدرت ارباب املاک بحال پادشاهان و امرائ خاصه اهالی بلاد و قصبات که بازای وجه نقد آزادی خود را میخریدند بسیار نافع افتاد . ازین گذشته مردم فرانسه را در نتیجه جنگهای صلیبی نفوذ سیاسی و تجارتی مهمی در مشرق زمین مسلم آمد که در طرف قرون متمادی باقی ماند و شانی یافت که هنوز هم آثار آن باقی است . ( ترجمه آلبرماله . تاریخ قرون وسطی ص ۳۹ - ۲۱۷ ) .
نام جنگهائی که در قرن یازدهم میلادی بین مسلمانان و مسیحیان در گرفت

فرهنگ عمید

۱. به شکل صلیب، مانند صلیب، چلیپایی، خاجی.
۲. (صفت نسبی، منسوب به صلیب، اسم ) [قدیمی، مجاز] عیسوی، مسیحی.

دانشنامه عمومی

صلیبی (گیاه). صلیبی[ ۱] یا چَلیپایی[ ۲] ( نام علمی: Cruciata ) نام یک سرده از تیره روناسیان است.
عکس صلیبی (گیاه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

گیاهان متعلق به جنس Cruciata از تیرۀ روناس. این گیاهان، علفی، یک ساله یا چندساله اند. آرایش برگ های آن ها چرخه ای است و هر چرخه ، چهار برگ دارد. گل آذین آن ها استوانه ای باریک یا سنبله مانند شامل چرخه هایی به صورت گرزن های محوری کوتاه است. گل های مرکزی گل آذین نرماده و گل های حاشیه ای نر هستند. از این جنس دو گونۀ چندساله در ایران می روید.

مترادف ها

cruciate (صفت)
چلیپایی، صلیبی

پیشنهاد کاربران

• جنگهای صلیبی . جنگهایی که در قر. 11 و 12 و 13 م . بین مسلمانان و مسیحیان در گرفت و چون همه مسیحیان از ملتهای مختلف درین جنگ شرکت داشتند آنرا جنگ صلیبی نامند. مقصود مسیحیان از این اردو کشیها رهایی بیت
...
[مشاهده متن کامل]
المقدس و تربت عیسی از دست مسلمانان بود. مناسبت کلمه صلیب این بود که هر کس عازم جنگهای مزبور میشد بر شانه راست خود صلیبی از پارچه سرخ میدوخت . در جنگهای اول صلیبی تمیز نژاد و اقوام و دول و ممالک از میان برخاست و فرانسوی و آلمانی و ایتالیایی همه بنام امت عیسی قوم واحدی را تشکیل میدادند و بدین مناسبت جنگهای صلیبی را جنگ خارجی نصاری نام نهاده اند. ملت فرانسوی در همه جنگها ( بجز پنجم و ششم ) مقام اول را جایز بود زیرا که جنگ اول صلیب را یکی از واعظان فرانسوی برانگیخت و عمده قشون هم از آن مملکت براه افتاد . جنگهای صلیبی سکنه و ثروت را بوضع شگفت آوری جابجا کرد و ملل اروپای غربی را با امپراتوری بیزانس و مسلمانان مشرق زمین آشنا نمود. بیش از چهار قرن بود که بیت المقدس در دست عرب بود اما عرب که با دیده تقدیس بان شهر می نگریست تربت عیسی وکلیسایی را که امپراتوران یونانی در جوار آن ساخته بودند و در نظر نصاری عزیز بود بحرمت میداشت ولی چون قوم ترک سلجوقی بر آسیای میانه تسلط یافت بر خلاف عرب دست بازار و شکنجه زایران زدند تا آنجا که نصاری نتوانستند بارض اقدس خود روند . برای نجات تربت عیسی و جلوگیری از هجوم مسلمانان در 1095 م . پاپ اوربن دوم که فرانسوی بود مجمعی در کلرمون ( اورنی ) منعقد کرد ( 1095 م . ) و در آن با حضور جمع کثیری از روحانیان و امنای دین و سر کردگان مرکز و جنوب فرانسه شرحی از صدمات زوار ارض اقدس بیان کرد و امت نصاری را دعوت نمود که اسلحه بر دارند و تربت عیسی را نجات دهند و در پایان نطق خویش این عبارت را گفت : [ از خویشتن بگذر صلیب خود برگیر و از دنبال من بیا. ] فورا حاضران صلیبی از پارچه ترتیب داده بشانه دوختند و فریاد بر آوردند که [ مشیت خدا چنین بوده . مشیت خدا چنین بوده . ] پس از ختم مجمع مزبور پاپ در مرکز و جنوب فرانسه بگردش پرداخته مردم را بجنگ ترغیب میکرد و ضمنا بعموم اسقفان نامه فرستاد و آنان را دعوت کرد که برای جنگ صلیب بوعظ پردازند و وعده داد که هر کس در اردوکشی شرکت کند همه معاصی و گناهانش آمرزیده خواهد شد و مادام که اردو کشی خاتمه نیافته زن و فرزند و دارایی اش از تعرض مصون و در امان دیانت خواهد بود. یکی از یاران پر شور پاپ راهبی بود اصلا از حوالی آمین موسوم به پطرس و ملقب به ناسک . وی از هر جا میگذشت شوری عظیم برای جنگ صلیب بر پا میکرد. در خلال این احوال قشون صلیب مجهز شد . بحکم پاپ 15 اوت 1905 م . روز حرکت اعلام گردید و قرار شد قشون صلیبی بچهار قسمت شده هر یک مسیری در پیش گیرد و عاقبت همه در کنار قسطنطنیه بهم برسند. چون سپاهیان بدان شهر رسیدند از کثرت عده مردم شهر را بوحشت انداختند و ظاهرا تعداد آنان به 300000 میرسید. امپراتور آلکسی میخواست هر چه زودتر شر قشون صلیب را از سر خود دفع کند زیرا میترسید که ثروت آن شهر دیگ طمع آنانرا بجوش آورد ولی بی میل هم نبود که بدستیاری آنان بلادی را که قوم ترک در آسیا متصرف شده بود بدون خرج پس بگیرد و بدین منظور بعضی از روسای صلیبی را بطرف خود کشید و از آنان قول گرفت که شهر های آسیای صغیر را باو بدهند . آنگاه وسایل لازم را جهت روانه کردن قشون تهیه کرد و سپاهی هم بکومک آنان فرستاد ( 1098 م . ) . صلیبیان جلوی نیقیه ( نسیه ) رسیده آنرا محاصره کردند و نزدیک بود آنرا بگشایند که درفش امپراتوری بر فراز دیوار آن باهتزاز در آمد و معلوم شد که قشون امپراتور در خفابا ترکان قراری داده تنها وارد شهر شده اند و دروازه را برای قشون صلیب بسته اند . ناگزیر صلیبیان بسمت بیت المقدس روانه شده و دو سال در راه ماندند . سپاهیان امپراتور فقط چند راهنما به آنان دادند و آنها نیز چند بار راه را گم کردند و شاید در کار هم تعمد داشتند . صلیبیان پس از تحمل رنج و مشقت بسیار در 6 ژوئن 1099 یعنی 3 سال بعد از تاریخ حرکت عاقبت به بیت المقدس رسیدند . در این موقع از افراد آنان بیش از 40000 تن نمانده بود. در روز 15 ژویه 1099 م . در ساعت سه که موقع مرگ عیسی بود بشهر حمله آوردند و وارد شهر شدند و خونریزی سختی بر پا کردند . پس از کشتار بغارت پرداختند و سپس کشوری لاتینی در بیت المقدس تشکیل دادند . طولی نکشید کشور لاتینی مزبور در مضیقه افتاد بخصوص پس از آنکه سلطان صلاح الدین ایوبی که در تقوی و رشادت کم نظیر بود شام و مصر را متصرف گردید. در 1187 م . محاربه سختی در نزدیکی طبریه در گرفت. مسیحیان شکست خوردند و پادشاه بیت المقدس گوی دولوزینیان بدست دشمن افتاد صلاح الدین تقریبا تمام قلمرو مملکت لاتینی را در فلسطین تحت تصرف در آورد و پس از چند روز محاصره بیت المقدس ناچار بتسلیم گردید ( 2 اکتبر 1187 م . ) . این مصایب باعث شد که جنگ سوم صلیب در بگیرد. امپراتور فردریک ریش قرمز پادشاه فرانسه فیلیپ اگوست و پادشاه انگلیس ریچارد شیردل عازم جنگ گردیدند . فردریک با قشون صلیب آلمان پیش از دیگران باسیای صغیر رسیده قشون ترک را در قونیه شکست داد و از توروس گذشته در ساحل قره سو اردو زد . وی را نزله ای عارض شد و در آب ناپدید گردید. قشون او در برابر عکا بقشون فرانسه و انگلیس ملحق شد. فیلیپ اگوست از جنوه و ریچارد شیردل از مارسی حرکت کرده به صقلیه ( سیسیل ) رفتند ( 1190 م . ) و از آنجا به عکا آمدند . ریچارد در این اثنا جزیره قبرس را نیز تسخیر کرد. دو پادشاه در کنار عکا اردو زدند . در آن موقع متجاوز از یکسال بود که آن شهر از طرف دریا و خشکی محصور بود چنانکه میگویند در آن محل 9 جنگ بزرگ و بیش از صد محاربه اتفاق افتاد . صلاح الدین هر چند کوشید نتوانست شهر را از محاصره بیرون بیاورد اما صلیبیان برج و باره شهر را بشکنند . عاقبت گرسنگی ساخلو مسلملانان را وادار کرد که در ژویه 1191 تسلیم شودند . درین موقع فیلیپ اگوست دست از جنگ کشیده بفرانسه رفت لیکن ریچارد . . .

بپرس